سه‌شنبه، تیر ۰۹، ۱۳۹۴

خلاصه ای از زندگی باران در یک سال گذشته

بعد از یک سال و اندی زندگی در کانادا
- هنوز نمیدونم چی کار میخوام بکنم
- تا حالا فقط انواع مدارک مختلف رو گرفتم
- کلی دوست و آشنا پیدا کردم
- از سکوت و آرامش اینجا لذت میبرم
- ایرانی های اینجا رو دوست دارم
- دارم زندگی کردن به روش کانادایی رو یاد میگیرم
- با اینکه زندگی بدون مید برام سخته ولی  سعی می کنم  با هاش کنار بیام
- یک زمستون رو پشت سر گذاشتم . همیشه فکر می کردم سرماش خیلی سخته و غیر قابل تحمل یادم اول زمستون می خواستم   برای کل سه ماه خرید کنم بذارم تو خونه  !!!!
- پارو کردن برف یکی از تفریحات و سرگرمی های زمستونی برام بود که مجبور بودم برم بیرون و همین باعث شد که ترسم از سرمای هوا از بین بره  .
- هنوز موفق به دیدار هیچکدام از دوستان وبلاگی نشدم .
- گروه فرفره  فیس بوک رو دوست دارم ولی هنوز فرصتی برام پیش نیومده تا  با گروهشون همراه بشم.

ولی هنوز همه چیز آروم نیست که من بگم پس چقدر من خوشبختم
  

باران